برنامه رسانهای دشمن برای شعلهور کردن گسلهای مذهبی و قومیتی چگونه ناکام ماند؟
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۵۳۷۰۷
بعد از اینکه طلبه دوم این حادثه، حجتالاسلام صادق دارایی هم مانند حجتالاسلام اصلانی به شهادت رسید، پرونده این اتفاق وارد فاز جدیدی شد و موضوع یک جنگ پیچیده رسانهای و مذهبی مورد توجه قرار گرفت. «مرگ با هزاران زخم» راهبرد جنگ هیبریدی جدیدی بود که دشمن سعی داشت در چند لایه «اقتصادی و رسانهای»، «عملیات اطلاعاتی با هدف خرابکاری و ایجاد نارضایتی» و «ضربه هدفمند به کشورهای محور مقاومت» آن را دنبال کند و فشارها را بر ایران در وجهههای مختلف ادامه دهد؛ سناریویی که از شهریور ۱۴۰۰ اتود اولیه آن زده شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتربخوانید
راه همسرم را پسرش ادامه میدهدوقتی تابستان سال گذشته نفتالی بنت، نخستوزیر رژیمصهیونیستی به دیدار بایدن رفت تا راهکارهای نوین مقابله با ایران را به رئیسجمهور آمریکا ارائه کند، از یک استراتژی به نام «مرگ ایران با هزاران زخم» نام برده بود.
در پرده اول از این راهبرد، شاهد سناریوی اختلافافکنی مذهبی هستیم، کما اینکه سوژه ترور و موقعیت مکانی این اقدام تروریستی حرم مطهر رضوی در مشهد مقدس بود و این اتفاق احتمالا ذیل یک سناریوی بزرگتر یعنی جنگ رسانهای قرار میگرفت؛ حادثه مشهد در رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب بهسرعت به اختلافات شیعه و سنی گره خود و تیتر اول آنها به این سمتوسو مایل شد.
بهطورمثال سایت رادیوفردا، وابسته به کنگره آمریکا، خط رسانهای آمریکا را علنی کرد؛ این رسانه آمریکایی حادثه حرم رضوی را به کشته شدن دو روحانی اهلسنت در گنبدکاووس ارتباط داد و موازی با آنهم، سایت ایراناینترنشنال وابسته به رژیم سعودی موضوع کشتهشدن دو طلبه اهلسنت در استان گلستان را برجستهسازی و آنرا به ماجرای مشهد گره زد.
اختلافافکنی منطقهای علیه ایران
اما سناریوی دوم این جنگ رسانهای که بسیار عمقیتر دنبال میشود بحث اختلافافکنی منطقهای علیه ایران بود؛ پس از حادثه مشهد که مشخص شد ملیت ضارب مربوط به یکی از کشورهای همسایه ایران بوده است، این رسانههای فارسیزبان خارجی سعی داشتند به این بهانه بین دو کشور همسایه ایران و افغانستان اختلافافکنی و دو ملت را به یکدیگر بدبین کنند. پیش از این هم اخبار کذب زیادی درباره مهاجران افغانستانی و درگیری بین دو ملت در فضای مجازی دستبهدست شده بود ازجمله خبری که با تیتر «هجوم صدهاهزار نفری افغانستانیها به مرزهای ایران» میخواست این موضوع را به سطح یک واکنش اجتماعی بکشاند. دقیقا به همین دلیل فاز جدید این پارادایم رسانهای برجستهکردن ملیت افغانستانی ضارب بود، اما این رویکرد کینهتوزانه در ایران ترند نشد و نتوانست در ایران موج اجتماعی منفی علیه کشور همسایه افغانستان ایجاد کرده و گسلهای مذهبی و قومیتی را شعلهور کند.
یک دلیل آن همدردی و پیامهای محبتآمیز کاربران افغانستانی در فضای مجازی بود، کمااینکه کاربران افغان در محکومیت حمله تروریستی مشهد با هشتگ «خانه امنتان آباد همسایه» به ایرانیها دلداری دادند.
عامل دیگر هم در خنثیشدن این راهبرد پیچیده دشمن، افزایش و تعمیم سواد رسانهای در بین مردم بود که نمیخواستند یک مورد را به یک ملت نسبت دهند. توییتر بهعنوان نمونهای اظهارنظر اجتماعی بهخوبی موید این حرف بود و کاربران شبکههای اجتماعی با تاکید بر توطئه انگلیسی در این سناریو تاکید داشتند با حادثه غمبار حرمرضوی، همانقدر که شیعه غمگین است، اهلسنت هم داغدار است.
هشدار وزیر اطلاعات
این سناریوی دشمن برای اختلافافکنی مذهبی مانند یک اختاپوس در همه جا ردپای آن دیده میشد تا بالاخره در یک اتفاق به این وحدت زخم بزند؛ ماجرا وقتی جدیتر شد که سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات هم به تشریح این اتفاق و تلاش برای فعال شدن گسلهای قومیتی در ایران پرداخت و گفت: «ایجاد تضاد قومیتی و مذهبی بین شیعه و سنی و دیگر قومیتها برای انحراف افکار عمومی از جنایات رژیم صهیونیستی است و آنها در تلاشند تا معضلات امنیتی جدیدی با استفاده از فضای رسانهای و فناورانه در ایران به وجود بیاورند که لازم است علما، فرهیختگان و آحاد مردم با هوشمندی و روشنگری این فتنهها را از اساس خنثی کنند.»
وزیر اطلاعات این را هم گفت که «یکی از مراکز مورد توجه تکفیریها، اماکن مذهبی است و این نمونه اقدامات تروریستی اخیر که در صحن مطهر حضرت امامرضا (ع) انجام شد نشان از کینه و عنادی است که در گروههای تکفیری بروز و ظهور پیدا میکند. رژیمصهیونیستی نیز در تلاش است که نقش ژاندارم منطقه را با حمایت استکبار جهانی و همراهی برخی کشورهای عربی ایفا کند که تلاشهای این رژیم منحوس با اقدامات شهادتطلبانه و جهادی فلسطینیها مواجه و خنثی شده است.»
۳ راهبرد سیاسی رسانهای در جنگ قومی ــ مذهبی
اتاق فکر عربها و صهیونیستها در سفارتخانه اسرائیل در امارات، مرکز توطئه مشترک صهیونیستی و وهابی علیه ایران است. بعد از نزدیک شدن اسرائیل به کشورهای عربی ازجمله امارات و بحرین نشست نقب با حضور چهار کشور سازشکار عربی مصر، امارات، مراکش و بحرین بهعنوان مهندسی امنیت برای ناامنکردن محور مقاومت ازجمله ایران برگزار شد. در این نشست که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا هم پای ثابت آن بود، آنها مدعی بازدارندگی ایران پس از این نشست بودند. درست بعد از این خیانت کشورهای اسلامی برای ارتباط با اسرائیل، جوانان فلسطینی با وجود تدابیر شدید امنیتی، ناامنی را با عملیات استشهادی به قلب تلآویو بردند تا کشورهای سازشکار بدانند اسرائیل خودش از خانه عنکبوت هم سستتر است و قابلاعتماد نیست و هرکس باد بکارد توفان درو خواهد کرد.
پس از سرنگونی اشرف غنی و تسلط طالبان در افغانستان عوامل موساد و استخبارات امارات و عربستان سعی کردند عوامل داعش را به سمت ایران روانه کنند و این اقدام کاملا سازمانیافته بود. هدف از این اقدام آشوب اجتماعی داخلی و تقابل بین ایران و مهاجران بود و میخواستند از این طریق بر روابط افغانستان و ایران اثر بگذارند. از این رو تعیین ملیت عامل تروریستی هم از پیش طراحی شده بود تا سازوکار رسانهای تردید بهدرستی کار کند.
اما خطی که افکار عمومی ایران بر آن تاکید داشت این سناریو را نقش بر آب کرد؛ خلاصه بسیاری از مواضع سیاسی و توییتری این بود که درست است ضارب، ملیت افغانستانی داشته، اما اقدام تروریستی او به گرایشهای سلفی و وهابیاش مرتبط است. مراقبت کنید در دام نفرتپراکنی سازمانیافته که با هدف بهراهانداختن فتنه قومی و مذهبی و ایجاد ناامنی در کشور طراحی شده نیفتید. درواقع کاربران بعد از این حادثه سعی داشتند به تبیین شرایط بپردازند.
اسرائیل بهعنوان بزرگترین بازیگر نظامی ــ امنیتی ضد ایران به واسطه خیانت اعراب به آرمان آزادی قدس و سازشکاری برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس برای برقراری ارتباط در همسایگی ایران قرار گرفته است و در نقطه مرزی مشترک با همسایگان ما ازجمله امارات و بحرین قرار داده شده است. از سوی دیگر امارات و عربستان مرکزیت هدایت یک جنگ فرقهای علیه ایران را بر عهده دارند و اسرائیل هم در اینجا به مغز متفکر این اتاق فکر تبدیل شده است. جنگی قومیتی که از دهه ۷۰ شروع شده است. این اتاق فکر تلاش دارد با بزرگنمایی غفلت و سهو برخی از جریانهای شیعی و سنی زمینه تحریک عواطف و احساسات دینی را فراهم آورد و در چنین وضعیتی میطلبد جریانهای مذهبی اعم از شیعه و سنی بهدرستی شرایط را مدیریت کنند و جلوی هرگونه فتنهانگیزی را بگیرند چراکه ایران از تنوع قومی و مذهبی برخوردار است، اما در طول تاریخ اقوام در کنار هم همزیستی مسالمتآمیز داشتند و باید از چنین ظرفیتی به عنوان یکی از مولفههای قدرت برای پیشرفت کشور استفاده کرد.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تفرقه افکنی بین ادیان طلبه شهید اختلاف افکنی علیه ایران رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۵۳۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا ادعای سید حسین نصر دربارهی همکاری شریعتی با ساواک حقیقت دارد؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به تازگی ویدیویی از یک گفتوگوی قدیمی با دکتر سید حسین نصر، رئیس دانشگاه آریامهرسابق(صنعتی شریف) در سالهای پیش از انقلاب و رئیس دفتر فرح پهلوی در فضای مجازی بازنشر شده که او در آن ادعا کرده «سازمان امنیت پیشتیبانی بسیار قوی از شریعتی میکرد در دانشگاه فردوسی. [شریعتی با ساواک] به نحوهای همکاری یا عضویت داشت. او میگفت این کار را برای پیشبرد اهداف انقلابی میکرد. پولهای حسینیه ارشاد توسط سازمان امنیت میآمد. ثابتی طرفداری عجیب و غریبی از شریعتی کرد. میگفت افراد و جوانان را از کمونیسم برمیگرداند. آنها [ساواک] گزارش شدیدی علیه من برای شاه فرستادند. من دلایل خودم را برای شاه گفتم. شاه گفت کاری به کار شریعتی نداشته باشید.»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهتازگی اسنادی را منتشر کرده که بهروشنی نشان میدهند شریعتی همواره مورد سوءظن ساواک بوده است. در ادامه گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره و نیز اسنادی را که در این زمینه منتشر کرده است میخوانید:
۱۳ سال قبل پرویز ثابتی، مدیرکل اداره سوم (امیت داخلی) ساواک در کتاب خاطراتش ادعاها درباره هماهنگی و همکاری شریعتی با سازمان اطلاعات و امنیت کشور برای برنامههای سخنرانی در حسینیه ارشاد را رد کرده بود: «اینکه ساواک به او کمک کرده باشد که چنین فعالیتهایی را انجام بدهد، به کلی بیپایه و اساس است. چون او در ابتدا، علاوه بر حمله به شیعه افراطی و اسلام عقبمانده، به مارکسیسم نیز حمله میکرد و در آن زمانها، هنوز مارکسیسم در بین دانشجویان جذبه داشت، ما موافقت کردیم تا در دانشگاه فردوسی مشهد تدریس کند، منتها او غالبا اینطرف و آنطرف در حال سخنرانی بود… ما او را لانسه نکردیم. صرفا موقعی که میخواست در دانشگاه فردوسی مشهد استادیار بشود، صلاحیت وی را تایید کردیم و بعد که خواست برود فرانسه، اجازه خروجش را تایید کردیم. پس از بازگشت، شروع کرد به زیادهروی و افراط که بازداشتش کردیم… ۶ ماه بعد قبول کرد که یک سلسله مقالاتی ضد کمونیستی بنویسد و مینوشت در پاورقی روزنامهها چاپ میشد… او را آزاد کردیم به شرط آنکه به نوشتن مقالات ضد کمونیستی در خارج از زندان ادامه دهد اما او به بهانه مریضی ادامه نداد و بعد دوباره مخفی شد.»[۱]
گزارشهای پرشماری از ساواک در گنجینه مرکز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری میشود که گویای سوءظن دائمی، نظارت و مراقبت بر سخنرانیها و آثار دکتر علی شریعتی است.
یکی از این اسناد، کسب تکلیف اداره کل سوم ساواک به ریاست ثابتی، از سازمان اطلاعات و امنیت کشور در خصوص جلوگیری از سخنرانی شریعتی و تحت مراقبت قرار دادن او و کنترل انتشارات حسینیه ارشاد «به دلیل سخنرانیهای نامبرده علیه مصالح کشور و انتشار کتب ضد رژیم توسط آن» است:
«درباره دکتر علی شریعتی مزینانی
محترما باستحضار میرساند.
فعالیتهای مذهبی حسینیه ارشاد در واقع قائم به وجود دکتر علی شریعتی مزینانی که به طور نسبتا مرتب در این حسینیه سخنرانی مینماید میباشد، این شخص در گذشته فعالیتهای خلافی را علیه مصالح کشور انجام میداده که بعدا در ظاهر خود را فردی که قصدش مبارزه با عناصر منحرف میباشد قلمداد و در زمینههای مذهبی شروع به فعالیت کرده و با گام گذاشتن در حسینیه ارشاد در این زمینه تلاشهای زیادی از خود نشان میدهد.
آنطوری که نوشتهها و اظهارات یادشده نشان میدهد در جریان فکری مشارالیه هیچگونه تغییری به وقوع نپیوسته، بلکه وی با هوشیاری کامل مقاصد خود را در پوشش مسائل مذهبی به مستمعین اظهاراتش و خوانندگان کتبی که انتشار میدهد، ارائه میکند و هر روز گام جدیدی در این راه برمیدارد. در طرز تفکر نامبرده وجوه تشابه بسیاری با عناصر سازمان آزادیبخش ایران وابسته به جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی مشاهده میگردد، و وجه تمایز او با این افراد صرفا عدم اظهار نیات خود به طور آشکار و ارائه آن در قالبهای خاص مذهبی است و به طور کلی میتوان نامبرده را عامل اصلی وقایعی که در حسینیه مذکور میگذرد دانست زیرا هیاتمدیره و گردانندگان حسینیه موصوف نیز تحت تاثیر و نفوذ وی میباشند و در واقع آلت بلاارادهی وی هستند.
نکتهی دیگری که در خصوص وضعیت حسینیهی مورد بحث شایان توجه و امعان نظر است انتشارات حسینیهی مزبور میباشد که بدون هیچ کنترل و کسب مجوزی صورت میگیرد. قسمت انتشارات حسینیهی مذکور مطالب مذهبی و سخنان نامبرده را به صورت کتب مختلف و نشریات و جزوات متعدد در اختیار عناصر مذهبی قرار میدهد و قبل از انتشار به علت آنکه مجوز قانونی مانند انتشار سایر کتب از مراجع مسئول اخذ نمینمایند مطالب خود را در پوششهای مناسب به خوانندگان تلقین میکند و خلاصهی دو کتاب شهادت و از کجا آغاز کنیم که به شرح پیوست از عرض میگذرد مؤید این امر میباشد.
با عرض مراتب بالا چنانچه صلاح دانسته شود نام یادشده از سخنرانان حسینیهی مذکور حذف و شدیدا تحت مراقبت قرار گیرد و انتشارات حسینیهی مزبور نیز به دقت کنترل و ترتیبی اتخاذ گردد قبل از انتشار هرگونه کتاب و نشریهای مطالب آن مورد بررسی و پس از کسب اجازه مبادرت به انتشار آن نمایند. موکول به رای عالیست.»
چهار روز بعد از این گزارش، مکاتبهی دیگری صورت میگیرد که دو ماه بعد از آن (۴ر۱۱ر۵۱) منجر به نامهی رئیس ساواک با شهربانی کل کشور در خصوص جمعآوری بعضی از آثار دکتر شریعتی میشود.
دربارهی کتب تالیفی دکتر علی شریعتی مزینانی
پیرو شماره ۹۸۵۴ر۳۱۲ – ۲ر۹ر۵۱
دکتر علی شریعتی مزینانی که از عناصر ناراحت و مخالف دولت میباشد و قبلا با سخنرانی در حسینیه ارشاد و برخی از کانونهای دانشجویی مبادرت به ایراد سخنان تحریکآمیز مینمود، به موازت اینگونه اقدامات، و از طریق انتشارات حسینیه ارشاد و با سوءاستفاده از اینکه نشریات حسینیهی موصوف وسیله مقامات مسئول به طور کافی کنترل نمیشد، کتب تحریکآمیزی تالیف و منتشر نموده بود. اما پس از بسته شدن حسینیه ارشاد تهیه و توزیع اینگونه کتب و جزوات پایان نگرفت به طوریکه هماکنون جزوهها و کتابهای مزبور از تهران به اکثر مناطق کشور ارسال گردیده و میگردد. با توجه به اینکه شخص نامبرده سعی نموده در اینگونه کتب با قلب حقایق دین مبین اسلام و نتیجهگیریهای گمراهکننده، از اعتقادات مذهبی افراد سوءاستفاده نموده و آنها را به سوی فعالیتهای مضره سیاسی سوق دهد، خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به جمعآوری کتب تالیفشده وسیله نامبرده بالا که لیست اسامی آنها به پیوست ایفاد میگردد، در تهران و سایر نقاط کشور اقدام و نتیجه را به این سازمان اعلام نمایند.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ارتشبد نصیری
۱- از کجا آغاز کنیم
۲- شهادت
۳- یکبار دیگر ابوذر
۴- علی، مکتب، وحدت و عدالت
۵- امت و امامت
۶- روش شناخت اسلام
۷- مسئولیت شیعه بودن
۸- شیعه علوی و شیعه صفوی
۹- اسلامشناسی (جزوات متعدد)
برآیند اسناد و گزارشهای ساواک نه تنها موید ادعای دکتر نصر دربارهی همکاری شریعتی با ساواک نیست، بلکه برخلاف آن آثار و سخنرانیهای او را «تحریکآمیز» تشخیص داده و درصدد جمعآوری و تعطیلی آن برآمدند.
پینوشت:
۱. در دامگه حادثه، خاطرات پرویز ثابتی به کوشش عرفان قانعیفرد صص ۲۸۰-۲۷۹
۲۴۵۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899765